سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خردی که بیماری خشم و شهوت دارد، از حکمت بهره ای نمی برد . [امام علی علیه السلام]

لاابالی
خانه | ارتباط با لاابالی مدیریتبازدید امروز:37بازدید دیروز:67تعداد کل بازدید:69156

 :: 87/5/8::  11:56 صبح

آیا انسانی که به اختیار خودش دینی رو پذیرفت و وارد اون دین شد، دچار تحدید اختیار می شه؟! یعنی وقتی فردی دین مسیح، یهود و یا اسلام رو پذیرفت دیگه باید سمعا و طاعتا بشه؟! یا باز هم اختیار وجود داره؟ اصلا معنای پذیرش دین یعنی چه؟

این سوالیه که مدت زیادیه ذهن من رو به خودش مشغول کرده و فکر می کنم همش معطوف بشه به این که معنای پذیرش دین چیه؟! ایده این سوال وقتی در ذهنم شکل گرفت که تفاوت آشکاری در رفتار فرد دین دار و غیر دین دار ندیدم!!‏ از خیلی وقت پیش با خودم قرار گذاشتم که حداقل با خودم رو راست باشم و الکی از اعتقاداتی که جامعه به من تحمیل کرده و یا به هر صورت در ذهن من شکل گرفته دفاع نکنم؛‏ عهد کردم هر جایی که حرف حقی شنیدم بدون تعصب با اون برخورد کنم. .بسیاری از دینداران رو دیدم که به راحتی و با توجیه به هم تهمت می زنند، افترا می زنند،‏ دروغ مصلحتی!!‏ می گن،‏ غیبت می کنند،‏ از دین برای کسب منعفت شخصی بهره می گیرند و ... و بسیاری غیر دیندار دیدم که مراعات حقوق دیگران می کنند،‏ به دیگران محبت می کنند،‏شادی ها رو با اونها قسمت می کنند و ...

من هر چه سعی کردم نتونستم گروه اول رو بر گروه دوم ارجح بدونم. بسیاری از گروه اول رو دیدم که دعا می خونند تا گناهانشون بخشیده بشه و اونوقت جسورتر از پیش گناه مرتکب می شن و برخی از گروه دوم رو دیدم که حقیقتا با نیت (شکرانه بازوی توانا،‏ بگرفتن دست ناتوان است) به مردم خدمت می کردند. به نظرم هیچوقت خدا بر رفتار نامناسب یهودیان با مسلمانان سنی فلسطین،‏ با رفتار نامناسب مسلمانان سنی با شیعیان،‏ با رفتار نامناسب شیعیان با غیردینداران و ... صحه نگذاشته و نخواهد گذاشت. در قران در مورد عالمان یهود که بیان می داشتند خداوند عهد کرده که آنها به بهشت بروند می فرماید کدام عهد؟ ما با کسی چنین عهدی نداریم!!‏ این مورد قابل اتلاق به تمامی دینداران است. اینطور می فهمم که معنای دیندارای آن چیزی نیست که در بین غالب دینداران اعم از مسلمان و یهود و ترسا و زرتشت و ... جاری است؛ دینداری، نماز و روزه و کلیسا و مغان و غسل تعمید و ریش و کلاه و ... نیست که البته هر یک از اینها جزء نمایشی ادیان است که به مقتضای جامعه و مکان و زمان پیدایش و توسعه و ترویج هر دین شکل گرفته است. لباس ها در سرزمین های مختلف با هم تفاوت های بسیار زیادی دارد،‏ یکی گشاد،‏ یکی تنگ،‏ یکی چیندار و یکی ساده،‏یکی سبز و دیگری ... اما کارکرد همه یکی است. حفاظت و پوشش بدن انسان. چرا یکی دشداشه می پوشد و دیگری کیمونو؟ تفاوت مقتضیات.

دین دار کیست؟ ارتباط او با مکانیسم اول و مکانیسم دوم چگونه است؟ اگر بتوان به این سوالات جواب قابل قبولی داد،‏می توان مشی مناسب برای زندگی تعریف کرد و از سردرگمی ها جست. منتظرم ...



لیست کل یادداشت های این وبلاگ