• وبلاگ : لاابالي
  • يادداشت : اختيار و دين [10]
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام.يه چيزايي نوشتم در عين حال که تمرکز کافي براي نوشتن اين نوع مطلب نداشتم...

    از اونجايي كه اين پست آخر بحث اختيار و دين هست مجبورم كه جوابها رو همين جا بدم. عادل جان، منظورت از «همه فهم» بودن چيه؟ آيا مقصود اين هست كه دين به تعريف يكسري بايد و نبايد ها بپردازه و خيلي شفاف موضع خودش رو بيان كنه؟ اگر اينطوره من با اين نظر مخالفم؛‏ چون بيان يك موضع خاص از سوي دين باعث مي شه كه اون موضع فقط براي اون شرايط معتبر باشه و با تغيير شرايط زماني و مكاني اون گزاره ديني بي مصرف بشه. اگر دين اينكار رو انجام بده،‏ اعتبار خودش رو زير سوال برده!‏ مثلا دين مي گه از رفتارهايي كه باعث بروز بي قيد شهوت ميشه بپرهيزيد!!‏ حال اگر به بيان مصداق بپردازه،‏ ممكنه بسياري در مورد اون مصداق خاص دچار شهوت نشن؛‏ اونوقت به راحتي مي گن كه دين گزاره غلط داره و كاربرد خودش رو از دست داده.

    براي همين من معتقدم كه كار اصلي دين قرار دادن حدودي است كه براي اينكه عقل بتونه به سلامت در اون فعاليت كنه و انسان رو به جايگاه مطلوب هدايت كنه.

    اما اينكه من بچه ها رو از تجربه اندوزي مي ترسونم!!‏ من به شدت معتقدم كه همه انسانها بايد آزاد باشند كه در حيطه اي كه به ديگران ضرر نرسونند به كسب هر گونه تجربه اي دست بزنند چونكه براي اينكار مختارند!!‏ اما صرف يك بيان نظر گفتم كه بهره گيري از تجربه گذشتگان كاري است بس عاقلانه تر

    ارادتمند

    خسته نباشي.

    با لاخره اين بحث تموم شد.من بعد از اوصاف پارسايان حتما اين فربه تر از ايدئولوِژي رو مي خونم. بعدا نظرم رو عرض مي كنم خدمتتان.

    ولي بيا و بچه هاي مردم رو نترسون. تجربه اندوزي هيچم خطرناك نيست. آخرش مي ريم جهنم ديگه

    + Adel 

    سلام

    من كاملا با شما موافقم و استفاده كردم . اما يه چيزي تو ذهنم هست كه مي خواستم نظر شما رو هم راجع بهش بدونم . اصولا وقتي به همه اقشار جامعه و طبقات انسانها با تنوع سبك زندگي ، نوع نگرش ، خلق و خو ، استعداد و ... نگاه مي كنم احساس مي كنم كه روش دين صرفا بر بيداري عقل نيست اگر چه كه اساسش هست . اين به اين معني مي تونه باشه كه دين براي اينكه همگاني باشه لازمه كه همه كس فهم هم باشه و به گونه اي عمل كنه كه براي همه يك خط رو مشخص كنه . بنا براين مي شه گفت كه دين وصف شيوه صحيح زندگي است كه در هسته خود مبناي عقلي دارد .اين سبك باعث مي شه كه اولا تعبير منظور دين براي همه ساده تر باشه و ضمنا به انسانها اين اجازه را بده كه هر كس به اندازه خودش در آن عميق شود .