• وبلاگ : لاابالي
  • يادداشت : آرامش 4 ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    @ حامد

    به نظرم مياد هدف نقد تو،‏ مطلب من نبوده كه خودم رو بيشتر نشونه گرفتي كه اونم ناشي از به اصطلاح نگرانيت راجع به منه!! كه نمي دونم از كجا سرچشمه مي گيره. اما به هر صورت من در صدد پاسخگويي به مسائلي كه مطرح كردي نيستم چراكه وارد واديي خواهم شد كه اولا باب جدل رو باز مي كنه و اعوذ بالله از اين وادي و ثانيا جمود رو بر فكر و رفتار تحميل مي كنه! اما فقط ذكر چند نكته ...

    چه فرقي مي كنه كه منبع اين سخن چه كسي بوده و يا چگونه تحصيل شده،‏ اگه قراره به چوب نقد عقلاني (با هر تعريفي) رونده بشه پس گفته رو نقد كن نه گوينده رو!‏

    مواجه با هر مطلبي،‏ دو رويكرد بيش نداره!‏ يا سراغ اون بريد،‏ يا از اون دوري كنيد. وقتي دشمني داره مياد طرفت،‏ يا خودت رو قوي كن كه باش مواجه باشي و يا فرار كن. وقتي با جمعي از دوستان مواجهي كه حرفاشون تو اذيت مي كنه يا توان بودن در اون جمع رو ايجاد كن (موضوع حرفاشون رو تغيير بده و يا خودت توان پذيرش ايجاد كن) و يا با اونا بيرون نرو! در مورد آرامش هم همينگونست. وقتي با عواملي مواجهي كه آرامش تو رو بر هم مي زنند يا توان پذيرش و مديريت اون عوامل رو ايجاد كن، در درونت و يا اينكه اون عوامل رو از خودت دور كن(نه صرفا فيزيكي البته كه با كم اهميت كردن ذهني هم دور ميشن)! منطق ساده حاكم بر پست همينه،‏ حالا مطلق و نسبي كردن و دادن پارادايم و تعيين حدود و ثغور و تحليل سود و زيان و امكان سنجي تحقق و روش شناسي دستيابي و ارايه تعاريف معين و ... باشه بر عهده شما كه شعور مهندسي داريد.