به نظر من موضوعاتي توي زندگيهامون وجود داره که پيدا کردن جواب دقيق و بي ابهام در موردشون دردي رو دوا نمي کنه که هيچ دردي رو هم بهمون اضافه مي کنه! منظورم اين نيست که از حقيقت فرار کنيم و هيچ وقت باورهاي خودمون رو به چالش نکشيم .
در مباحثي که مربوط به اخلاق مي شه من به شخصه زياد خودم رو به چالش مي کشم چون حق الناس درش دخيل ِ اما در مورد مباحثي مثل وجود و عدم وحود خدا ...
همين که دوست دارم باشه من رو کفايت مي کنه! البته اگر شما از اون ادم ها هستين که کارهاي خوبتون رو براي پاداش خدا انحام مي ديد و کارهاي بدتون رو از ترس خدا انجام نمي دين شايد واجب باشه در اين مورد هم فکر کنيد ( بيشتر از من )
در مورد اختيار هم : آقا حامد چرا فکر مي کني ما لياقت اين اختيار رو نداريم ؟! فقط براي اينگه اشتباه ميکنيم ؟! من گاهي فکر مي کنم صفتي که خدا در بنده هاش بيش از هر چيز ديگه دو ست داره و صفتي که شکافي ميشه بين انسان بودن و خدا بودن ، همين جايز الخطا بودن ماست