ببين اين تعارضي كه گفتي در من وجود نداره! يعني الان نداره. من دين و دنيا رو باهم نمي خوام. من مي خوام بر مبناي خواسته هام زندگي كنم. مثل توهم خودم رو ملزم نمي دونم كه بگم :خواستن بر مبناي عقل و نه تمايلات و خواسته هاي شخصي.
حامد گاهي فكر ميكنم مثل يه پدر سخت گير نشستي و داري فكر ميكني فرزندانت رو اگه آزاد بذاري كارهايي مي كنن كه در شان خودشون و خانوادشون نيست. كسي كه من انسان رو گناهكار مي دونه. مثل كساني كه مي گن انسان با ارتكاب گناهي پا به اين دنيا گذاشته و ذاتا گناهكاره مگر اينكه خواسته هاي خودش رو - نمي خوام بگم خواسته هاي نفساني - كنار بگذاره و به تعاليم ديني پناه ببره. نه من صرفا طبق خواسته هام رفتار مي كنم.
تعارض براي كساني پيش مي ياد كه هنوز جرات اين رو پيدا نكردن بي دين يا دين داري خودشون رو بپذرن . هر دوي اينها نياز به جرات روبه رو شدن با واقعيت رو مي خواد.