• وبلاگ : لاابالي
  • يادداشت : اختيار و دين [7]
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    همانطور كه در حد بضاعت پست بيان شد،‏ مكانيسم اول مكانيسم فيزيك است و مكانيسم دوم،‏مكانيسم متافيزيك!‏ يعني آنچه فيزيك توانايي تشريح آن را ندارد. فيزيك مي تواند با بهره گيري از علم بيولوژي نحوه عاشق شدن فرد را نشان دهد (كه چه هورموني چه زمان و چگونه توزيع مي شود و چه اثراتي دارد) اما هيچگاه قادر به بيان حس دروني فرد نيست. به نظر من عالم دوم نيز خود شامل مباحث زيادي است كه البته اولويت و ارزش انها خود نيازمند بحث مبسوطي است. اما براي پاسخ به سوال طرح شده بايد بيان کنم که فلسفه افلاطوني و فلسفه هاي غير تجربه گرايي خود بخشي از مکانيسم دوم است! عقلي كه مسائل غيرمادي مي پردازد و دل آدمي هر دو در يك وادي سير مي كنند ولي توان درك كامل از يكديگر را ندارد. من به جاي اينكه به بررسي وضعيت طولي/عرضي اين دو مكانيسم بپردازم اين مطلب رو بيان مي كنم كه به نظر من يكي ابزاري است براي فهم و درك و پرورش ديگري!!

    ساز و كار مكانيسم دوم رو يه مقدار ساده و سطح پايين تبيين كردي!؟ ميشه يكمي بيشتر توضيح بدي!؟ اينطوري كه گفتي ارتباطشو مشخصا با دين بيان نكردي.... راستي يه سئوالي

    اين دو تا مكانيسم در طول همديگن يا نه هم عرضند....

    مثلا مي دونيم كه براي برطرف كردن يه سري دغدغه ها مي تونيم به فلسفه مراجعه كنيم و مكاتب فلسفي رو بررسي كنيم با آراء و افكارشون آشنا شيم و به عمق اين افكار با تامل بيشتر و استفاده از عقل و حكمت برسيم .... خوب اين ميتونه يه جورايي مشمول جنبه رحمانيت خدا بشه .. اما اين رو هم داريم كه

    پاي استدلاليان چوبين بود / پاي چوبين سخت بي تمكين بود

    عقل ديگه كفاف نمي ده .... اينجا پاي دل مياد وسط و احتمالا جنبه رحيميت خدا معني پيدا مي كنه ....

    در تاريخ هم كم نداريم افرادي كه به اينصورت اومدن به شناخت خيلي بالايي از هستي و خداوند هستي پيدا كردند

    اما از طرفي هم مي بينيم كه بعضي ها بدون طي طريق عقلاني و با سادگي فطرت و باطن خويش يكدفعه مراتب زيادي رو طي مي كنند و به معرفت و شناخت خيلي بالايي از خداوند مي رسند و دينداران كاملي ميشن از اين دست ادم ها هم در طول تاريخ زياد داريم .....

    در قسمت اول ، رحمانيت و رحيميت در طول همديگه قرار مي گيرند در قسمت دوم، رحمانيت و رحيميت در عرض همديگن ....

    حالا كدوم موثرتره .....!؟

    سلام،‏

    خيلي خيلي خوش اومديد. سرفراز فرموديد

    سلام.فکر ميکنم بايد از اول و کامل بخونم تا بتونم نظرم رو بگم...

    موفق باشيد.يا علي