ساز و كار مكانيسم دوم رو يه مقدار ساده و سطح پايين تبيين كردي!؟ ميشه يكمي بيشتر توضيح بدي!؟ اينطوري كه گفتي ارتباطشو مشخصا با دين بيان نكردي.... راستي يه سئوالي
اين دو تا مكانيسم در طول همديگن يا نه هم عرضند....
مثلا مي دونيم كه براي برطرف كردن يه سري دغدغه ها مي تونيم به فلسفه مراجعه كنيم و مكاتب فلسفي رو بررسي كنيم با آراء و افكارشون آشنا شيم و به عمق اين افكار با تامل بيشتر و استفاده از عقل و حكمت برسيم .... خوب اين ميتونه يه جورايي مشمول جنبه رحمانيت خدا بشه .. اما اين رو هم داريم كه
پاي استدلاليان چوبين بود / پاي چوبين سخت بي تمكين بود
عقل ديگه كفاف نمي ده .... اينجا پاي دل مياد وسط و احتمالا جنبه رحيميت خدا معني پيدا مي كنه ....
در تاريخ هم كم نداريم افرادي كه به اينصورت اومدن به شناخت خيلي بالايي از هستي و خداوند هستي پيدا كردند
اما از طرفي هم مي بينيم كه بعضي ها بدون طي طريق عقلاني و با سادگي فطرت و باطن خويش يكدفعه مراتب زيادي رو طي مي كنند و به معرفت و شناخت خيلي بالايي از خداوند مي رسند و دينداران كاملي ميشن از اين دست ادم ها هم در طول تاريخ زياد داريم .....
در قسمت اول ، رحمانيت و رحيميت در طول همديگه قرار مي گيرند در قسمت دوم، رحمانيت و رحيميت در عرض همديگن ....
حالا كدوم موثرتره .....!؟