منظور من رو خوب نگرفتي يا من منظورم رو خوب نرسوندم. بذار روي مثال خودت بگم :
من يک فرد علاقه مند به مويسقي هستم و مي خوام يک ساز رو ياد بگيرم. براي اينکه انتخاب کنم چه سازي مي خوام بزنم اول انواع موسيقي رو گوش مي کنم و به اين نتيجه مي رسم من علاقمند به مويسقي سنتي هستم و بايد دنبال يه ساز سنتي برم. بعد از اون مي رم آلبوم ها ي تک نوازي هاي بهترين هاي اونها رو مي گيرم ( تاراز لطفي و عليزاده ، کمانچه کلهر و .... ) بعد مي بينم صداي کمانچه رو دوست ندارم! وقتي صداي ساز بهترين نوازنده ي اين ساز براي من گوش نواز نيست من سراغ اين ساز نمي رم! البته بر هم نمي گردم بگم چه ساز مزخرفي! مي گم من از صداي اين ساز خوشم نيومد. اما اين هم باعث نمي شه ديگه دنبال موسيقي نرم! ميرم دنبال سازهاي ديگه و اگه در تمام اونها به همين نتيجه برسم و از علاقه ام يه موسيقي کم نشده باشه سعي ميکنم سازي بسازم و بنوازم که برام گوش نواز باشه.
اين پست هم از اون پست هاس كه آدم رو آواره ميذاره كه چي بگه! ولي من مي دونم چي بايد بگم...!
اونايي هم كه اين سه گروه اشاره شده رو به يه چوب ميرونن هم آدم باشن ديگه! أه...!!
پ.ن. براي شادي مضاعف يه آهنگي رو كه جديداً شنيدم و مناسب حال و هواي اين بلاگ هستش معرفي مي كنم... حالا بيااااا...
« عروسي... (بله رو بگو ده پد...وخته!) » رو برو با صداي استاد ساسي مانكن و ... !!