بازم سلام؛
موضوع قشنگي بود كه جذبم كرد (قلمت خوبه).
به نظر من فارغ از ديد اديان مختلف، اين خود انسان است كه موجودي است مختار. اينكه فرد بتواند كارهايي را انجام دهد كه به خلق خدا آسيب نرساند اين يعني مكتب، اينكه در راه خدمت گام بردارد يعني مكتب. اينها را شايد تمام مكاتب گفته باشند. اما ريشه اصلي در همين هاست. در اين ميان بعضا نقش جامعه و اجبار آن بيشتر است. در ادامه برخي نكاتي كه قبلا در اين بخش بحث شده را براي توسعه بحث از دوستانم نقل مي كنم؛
1- آيا اين جمله در اسلام واقعا صحت دارد؟ لا اکراه في الديناگر آره پس اينها چيه؟ سوره بقره آيه 192:
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ.با آنها بجنگيد تا ديگر فتنه اي نباشد و دين تنها دين خدا شود ولي اگراز آيين خويش دست برداشتند ، تجاوز جز بر ستمکاران روا نيست.
2- مثالي از نقش اجبار جامعه: در جامعه امروزي ما جواني که مسلمان زاده است مجبور است نسبت به دين اسلام پايبند باشد و آن را بپذيرد. در صورتي که بخواهد از دين جدا شود و به دين ديگري بپيوندد مرتد اعلام شده و اگر چنين تفکري داشته باشد جامعه او را از خود دور مي کند در صورتي که در قرآن آمده است که در دين هيچ اجباري نيست و انسان بايد آزاد باشد در تمامي اديان تحقيق کند و يکي را از نظر خود او انسان را به خدا بهتر نزديک مي کند بپذيرد و اين روش که اسلام امروزي آن را در پيش گرفته اجبار است و امروزه در گزينش کارهاي دولتي فقط دين اسلام را مي خواهند. آيا در اسلام ما شرايطي وضع شده که انسانها در انتخاب دين خود از هر طبقه و سني در انتخاب دين آزاد باشد؟
3- به لينك زير برو.....
http://islahweb.org/html/modules.php?op=modload&name=News&file=article&sid=1337&mode=thread&order=0&thold=0
4- بازم ميام بچه ها!!!!