* انسان دين اختيار نمايد يا لزومي براي اينکار وجود ندارد؟
بطور خيلي كلي و گرد(!) معتقدم همه به يه ديني متدين هستند... حتي اگه به ظاهر هم بگن كه ما ديني نداريم... يعني ميخوام بگم همه در ژرفاي درون خودشون يه چيزي از جنس چيزي كه ما بهش ميگيم دين دارن(!!) كه فقط بعضي وقتها كه دستشون به چيزي بند نميشه به اون رجوع مي كنن و از قسمتهاييش كه به درد بخوره بهره ميگيرن... (حالا يكي اصلن دين رو تعريف كنه!)
* آيا اديان انسانها را در انتخاب دين مختار دانسته اند يا خير؟
به نظر من همه اديان به ظاهر امر به امور نيكي مي كنن كه فارغ از ديني هستش كه فرد ممكنه انتخاب كنه... ولي هميشه يه نقاط كليدي دارن كه خودشون رو برا ملت تبليغ مي كنن!
* نتايج و ثمرات اجبار انسان براي پذيرش دين چيست؟
خود انسانها هم از يه چيزي مثل دين بدشون نمي آد... كه برخي اوقات با اون خلاهاي دروني شون رو پر كنن!!
* آيا اختيار فرد ديندار محدود مي شود؟
هيچ چيزي در اين دنيا براي انسان وجود نداره كه بدون محدوديت باشه و يا براش يه سري محدوديت ايجاد نكنه! به قيمت بدست آوردن بعضي چيزا، آدما محدود شدن اختيارشون رو به جون مي خرن!
* آيا فرد ديندار مجبور است عقل خود را کنار نهاده و دنباله رو افراد و يا عقايدي خاص شود؟
در تفسير به روز از دين، اين كنار گذاشتن عقل در برخي عرصه ها به چشم ميخوره... اون عرصه هايي كه هزينه اش نسبت به بقيه كمتره!! اگه دنبال افراد يا عقايد خاصي هم مي افته به اميد رخ دادن واقعه سودمندي در آينده خواهد بود...!
پ.ن. اين بحث رو از بقيه شر و ور هايي كه تا حالا نوشتي بيشتر دوست ميدارم!