اي خاک متحرک"
من به تو مانوسم و تو از من مايوس. سيف عصيان شجره اميد تو را بريده و در جميع حال به تو نزديکم و تو در جميع احوال از من دور و من عزت بيزوال براي تو اختيار نمودم و تو ذلت بي منتهي براي خود پسنديدي. آخر تا وقت باقي مانده رجوع کن و فرصت را مگذار

اي جوهر غفلت"
دريغ که صدهزار لسان معنوي در لساني ناطق و صدهزار معاني غيبي در لحني ظاهر ولکن گوشي نه تا بشنود و قلبي نه تا حرفي بيابد

بازم بحث آخجون....!ولي
اين دفعه سئوالت خيلي سنگينه ؟ اولا بايد اينو بگم كه خداوند هميشه به خاطر مطلق بودنش و به خاطر اول و آخر بودنش همه شرايط رو در نظر ميگيره و بعد اقدام به انجام امري مي كنه. همچنين بايد بگم كه طبق يك حديث معتبر قدسي خداوند دوست دارد كه شناخته شود. پس صرف همين مطلب هم كافيست تا خداوند موجودي رو خلق كنه كه توانايي شناخت خدا رو داشته باشه.. اما از طرف ديگر وجود يك نفر كه خدا رو قبول داشته باشه روي زمين براي خدا كافيست در واقع ميخوام بگم كه زمين هيچ موقع بي حجت نمي مونه و اگر بمونه خوب هممون مي دونيم كه يك لحظه هم دنيا و عالم و كونين برقرار نخواهد ماند. اين تا اينجاي بحث اما بقيش بمونه تا وقتي كه نظر خودت رو نسبت به اين موضوعاتي كه نوشتم بگي