• وبلاگ : لاابالي
  • يادداشت : اختيار و دين [1]
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سحر پاك مهر 

    من كه تا حالا از دينمون چيزي جز انسان آزاري نديدم.

    از قديم گفتن:مي بخور منبر بسوزان مردم آزاري نكن.آدما بايد انسان گونه زندگي كنن دين و بقيه تشكيلاتش كشكه.من كه قلبم اعتقادي بهش ندارم مگر اينكه اين حامد منو متقاعدم كنه چون قبولش دارم.

    البته اين دوغ و كشك و ماست و اينا همه قضيه ش با خدا و ارتباط با او فرق مي كنه.خدا داستانش يه چيز ديگس.من اصلا اين دو تا رو مرتبط با هم نمي دونم(اين نظريات كاملا شخصي بودا)

    + لقمان 

    مطلب رو که خوندم احساس کردم با توجه به عبارات استفاده شده بحث فراديني است. اما چون در نظر جناب سلام اشاره مستقيم به يک مطلب اسلامي شد، من هم در مقام رفع شبهه بايد عرض کنم که دين در آيات قران با معاني مختلفي به کار گرفته شده است. براي مثال يوم الدين را به خاطر بياوريد که به معناي روز جزاست.

    همچنين دقت کنيد که در آيه اي که ذکر شده، ضمير هم به چه کساني اشاره دارد، با مطالعه چند آيه قبل مشاهده مي شود که مخاطب اين آيه کساني از کافران هستند که بر مسلمانان شوريده اند و آنان را به قتل رسانده اند.

    با توجه به دو مطلب ذکر شده بهتر است آيه اينطور معني شود که "اي مسلمانان با کساني که شما را مورد تجاوز قرار دادند بجنگيد تا فتنه ها خاموش شود و طاعت تنها براي خدا باشد ..."

    ديديد که با بهره گيري از عبارت مناسب تر و با اطلاع بيشتر نسبت به يک آيه، تناقض مطرح شده از بين رفت.

    موفق باشيد.

    + سلام 

    بازم سلام؛

    موضوع قشنگي بود كه جذبم كرد (قلمت خوبه).

    به نظر من فارغ از ديد اديان مختلف، اين خود انسان است كه موجودي است مختار. اينكه فرد بتواند كارهايي را انجام دهد كه به خلق خدا آسيب نرساند اين يعني مكتب، اينكه در راه خدمت گام بردارد يعني مكتب. اينها را شايد تمام مكاتب گفته باشند. اما ريشه اصلي در همين هاست. در اين ميان بعضا نقش جامعه و اجبار آن بيشتر است. در ادامه برخي نكاتي كه قبلا در اين بخش بحث شده را براي توسعه بحث از دوستانم نقل مي كنم؛

    1- آيا اين جمله در اسلام واقعا صحت دارد؟ لا اکراه في الدين

    اگر آره پس اينها چيه؟

    سوره بقره آيه 192:

    وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ.
    با آنها بجنگيد تا ديگر فتنه اي نباشد و دين تنها دين خدا شود ولي اگراز آيين خويش دست برداشتند ، تجاوز جز بر ستمکاران روا نيست.

    2- مثالي از نقش اجبار جامعه: در جامعه امروزي ما جواني که مسلمان زاده است مجبور است نسبت به دين اسلام پايبند باشد و آن را بپذيرد. در صورتي که بخواهد از دين جدا شود و به دين ديگري بپيوندد مرتد اعلام شده و اگر چنين تفکري داشته باشد جامعه او را از خود دور مي کند در صورتي که در قرآن آمده است که در دين هيچ اجباري نيست و انسان بايد آزاد باشد در تمامي اديان تحقيق کند و يکي را از نظر خود او انسان را به خدا بهتر نزديک مي کند بپذيرد و اين روش که اسلام امروزي آن را در پيش گرفته اجبار است و امروزه در گزينش کارهاي دولتي فقط دين اسلام را مي خواهند. آيا در اسلام ما شرايطي وضع شده که انسانها در انتخاب دين خود از هر طبقه و سني در انتخاب دين آزاد باشد؟

    3- به لينك زير برو.....

    http://islahweb.org/html/modules.php?op=modload&name=News&file=article&sid=1337&mode=thread&order=0&thold=0

    4- بازم ميام بچه ها!!!!

    پاسخ

    خيلي ممنون بابت مطالب پيشنهادي و راهنمايي ها. حتما در طي بحث دين و اختيار به بررسي هر يك از اين مسائل مي پردازيم.

    قالب نو مبارك.

    والا زياد سوال پرسيدي! آجودان هم كامل جواب داده ...

    سوال اول : خب من فكر ميكنم لزومي نداره. -حوصله ندارم توضيح بدم! -

    سوال دومت كه به نظر من اشكال داره!

    من فكر مي كنم اگه مجبور باشيم دين انتخاب كنبم مي شه هميني كه الان هست! خودمون آدم نمي شيم اما دين رو به ... مي كشيم.

    براي سوال چهارم كاملا با آجودان هم عقيده ام و سوال آخر بله! در خيلي از مواقع مجبور - البته اگه بخواد بچه ي خوبي باشه - با جريان آب حركت كنه.

    سوال ديگه اي نيست ؟!!!

    پاسخ

    ممنون بابت تبريكت [لبخند] مقصودم از اينکه زياد پرسيدم اين نبود که همه سوالات رو يه دفعه جواب بديم، هر کدوم از اين سوالات يه پست رو به خودش اختصاص مي ده. نظراتي رو که دادي در هر پست به صورت جداگانه نقد مي کنم [نيشخند]

    * انسان دين اختيار نمايد يا لزومي براي اينکار وجود ندارد؟

    بطور خيلي كلي و گرد(!) معتقدم همه به يه ديني متدين هستند... حتي اگه به ظاهر هم بگن كه ما ديني نداريم... يعني ميخوام بگم همه در ژرفاي درون خودشون يه چيزي از جنس چيزي كه ما بهش ميگيم دين دارن(!!) كه فقط بعضي وقتها كه دستشون به چيزي بند نميشه به اون رجوع مي كنن و از قسمتهاييش كه به درد بخوره بهره ميگيرن... (حالا يكي اصلن دين رو تعريف كنه!)

    * آيا اديان انسانها را در انتخاب دين مختار دانسته اند يا خير؟

    به نظر من همه اديان به ظاهر امر به امور نيكي مي كنن كه فارغ از ديني هستش كه فرد ممكنه انتخاب كنه... ولي هميشه يه نقاط كليدي دارن كه خودشون رو برا ملت تبليغ مي كنن!

    * نتايج و ثمرات اجبار انسان براي پذيرش دين چيست؟

    خود انسانها هم از يه چيزي مثل دين بدشون نمي آد... كه برخي اوقات با اون خلاهاي دروني شون رو پر كنن!!

    * آيا اختيار فرد ديندار محدود مي شود؟

    هيچ چيزي در اين دنيا براي انسان وجود نداره كه بدون محدوديت باشه و يا براش يه سري محدوديت ايجاد نكنه! به قيمت بدست آوردن بعضي چيزا، آدما محدود شدن اختيارشون رو به جون مي خرن!

    * آيا فرد ديندار مجبور است عقل خود را کنار نهاده و دنباله رو افراد و يا عقايدي خاص شود؟

    در تفسير به روز از دين، اين كنار گذاشتن عقل در برخي عرصه ها به چشم ميخوره... اون عرصه هايي كه هزينه اش نسبت به بقيه كمتره!! اگه دنبال افراد يا عقايد خاصي هم مي افته به اميد رخ دادن واقعه سودمندي در آينده خواهد بود...!

    پ.ن. اين بحث رو از بقيه شر و ور هايي كه تا حالا نوشتي بيشتر دوست ميدارم!